رشد و توسعه اقتصادی در دایرة‌المعارف اقتصاد اسلامی | پروفسور علی احتشامی

ساخت وبلاگ

رشد و توسعه اقتصادی در دایرة‌المعارف اقتصاد اسلامی

نویسنده: پروفسور علی احتشامی

رشد  ←  توسعه اقتصادی 

«رشد یکی از مفاهیم فرهنگ اسلامی» و دارای محتوای بسیار وسیع و پردامنه است. از اینرو رشد در این مقاله، مفهومی جدای از رشد در سیر مباحث توسعه و یا در مباحث اقتصاد کلاسیک است. چنان که در مقدمه گذشت برخی توسعه اقتصادی را معادل رشد اقتصادی و به معنای افزایش تولید تلقی کردند.

در مباحث اقتصادی، رشد متوجه پیشرفت و تحول در برخی جنبههای اقتصادی است که ابعاد مختلف مفهوم عام توسعه اقتصادی را تشکیل میدهد. اما رشد در فرهنگ اسلامی مفهومی بسیار عامتر از توسعه اقتصادی دارد؛ بلکه یک فرهنگ و سنت است که توجه جدی به آن، جایگاه توسعه اقتصادی در اسلام را نشان میدهد.

بررسی یک پارچه جمیع آیات، روایات و مطالبی که در فقه، اخلاق و تعالیم اجتماعی اسلام درباره رشد وارد شده است، یکی از ابعاد مهم فرهنگ اسلام را بازگو میکند که میتوان آن را «فرهنگ رشد» یا «فرهنگ توسعه» نام نهاد. بر اساس این حقیقت اذعان خواهیم کرد که اسلام منشأ نظریه توسعه در تمام ابعاد از جمله توسعه اقتصادی بوده و هست.

اگر چه در فقه و نظام حقوقی و اقتصادی اسلام و سپس در خلال احکام اجتماعی و روابط انسانی، بیشتر و پررنگتر به موضوع رشد برمیخوریم؛ اما این مفهوم در سرتاسر فرهنگ اسلامی جریان دارد. قرآن کریم آن را به عنوان یک راه و شیوه در زندگی اجتماعی و در مقابل راه غی، خسران و باختن معرفی کرده است.

در روایات آمده است که سنت پیامبر رشد بود و اساساً پیامبر )ص( به سوی رشد هدایت می-نمود. رشد در فقه و نظام اقتصادی دارای جایگاه بسیار با اهمیتی است و یکی از شرایط اساسی صحت معاملات اقتصادی و عقود مانند بیع، اجاره، رهن و … به حساب میآید رشد در اصطلاح فقه از نظر برخی فقها یعنی کیفیت نفسانی که شخص را از فساد مال و خرج کردن در اموری که شایسته عقلا نیست باز می‌دارد.

 

از شروط مهم قضا و مدیریت و کارگزاری نظام اجتماعی در حکومت و فرهنگ اسلامی وجود و احراز رشد است. از همه بارزتر، به رغم این که اساس نظام اقتصادی اسلام بر تسلط مالک بر اموالش و اداره آزاد در تصرف آنها استوار شده، قرآن تصریح کرده است که فقط افراد رشید دارای سلطه کامل و اراده آزاد در محدوده تعیین شده نسبت به اموال و دارایی خود هستند و جامعه اسلامی حق ندارد اموال سفها و صغار )یتیمها( و مجانین )دیوانگان( را در اختیار آنان قرار دهد. قرآن این حکم را معلل به فلسفه اموال در اسلام کرده است و میفرماید:

«قیام و استواری اقتصادی یا به تعبیر دیگر توسعه اقتصادی را در اموال و سرمایه‌های اشخاص قرار داده شده است. از این رو، سفیه و صغیر چون نمیتوانند اموال را در جهت قیام و توسعه اقتصادی به کار گیرند حق تصرف در آنها را ندارند؛ بلکه اموالشان باید در اختیار سرپرست رشید یا حاکم اسلامی قرار گیرد، مگر این که رشد آنها احراز گردد.»

 
 
 

از مجموع تعالیم و مسائلی که در قرآن، سنت و فقه به ویژه در باب معاملات درباره رشد آمده است:

  1. «رشد یک امر اکتسابی است» و مانند عقل یا بلوغ که در جریان غریزی، تکامل پیدا می-کنند، نیست؛ بلکه در پرتو شناخت و پرورش و تعلیم و تربیت صحیح به دست می‌آید.
  2. رشد هم درباره فرد و هم در خصوص جامعه مطرح است؛ همانگونه که افراد به رشید و سفیه تقسیم میشوند، جامعه نیز به سفیه و رشید قابل تقسیم است.
  3. رشد امری تشکیکی و دارای مراتب مختلفی است و حد معین و محدودی ندارد؛ از این رو ،انسان و جامعه به هر مرتبه از رشد که برسند مراتب بالاتری در جلوی آنان قرار دارد .بنابراین، فرد و جامعه توسعه یافته به معنی کامل نخواهیم داشت؛ بلکه فرد و جامعه همواره رو به توسعه خواهند بود یا درحال عدم توسعه، انحطاط و سفاهت. از همین رو، تعبیر جامعه توسعه یافته، تعبیر غلط و نارسایی است .
  4. رشد و راه رشد درباره سرمایه‌ها هم مطرح است.
  5. سرمایه‌هایی که در بستر رشد به جریان میافتند و سودآوری میکنند، منحصر به سرمایه‌های مادی و اقتصادی نیست، بلکه سرمایههای معنوی را هم شامل میشود. از این جهت، اگر بحث رشد در خصوص سرمایههای مادی را مطرح کنیم به بحث توسعه اقتصادی پرداختهایم و اگر به سرمایه‌های معنوی نظر داشته باشیم، وارد مقوله توسعه فرهنگی و اجتماعی شده‌ایم.
  6. نتیجه هدایت سرمایه‌ها در بستر رشد، پیروزی، رستگاری، سود، استواری و استقلال جامعه و فرد است.
  7. ویژگی انسان مسلمان و جامعه اسلامی، برخورداری از رشد و رشید بودن و حرکت در بستر رشد است و در غیر این صورت نمیتوان فرد و جامعه را اسلامی تلقی نمود.

 

با توجه به آنچه گذشت میتوان رشد را چنین تعریف نمود:

«قدرت، هنر و لیاقت حفظ، بهرهبرداری و به سود رساندن سرمایه‌ها»

چنانچه گذشت، اگر در تعریف مزبور، سرمایه اقتصادی چون نقدینه (طلا و نقره)، زمین، آب، معادن و جنگل‌ها و … را مد نظر قرار دهیم، فرد و جامعه در حال رشد آن فرد و جامعه‌ای است که بتواند اولاً از این سرمایه‌ها خوب استفاده کند و ثانیاً از آنها کمال بهره-برداری را بنماید و ثالثاً آنها را در جریانی سودآور قرار دهد که موجب استواری و استقلال اقتصادی فرد و جامعه گردد و در این جهت بتواند ابزارهای لازم صنعتی و خدماتی را فراهم سازد و با برنامه‌ریزی و سازماندهی، موانع را از سر راه بردارد. این امر جز توسعه اقتصادی، که امروزه بحث حکومت‌ها، جوامع و استادان فن می‌باشد، نیست.

آنچه گذشت، روشن مینماید که اسلام با طرح موضوع رشد، علاوه بر توسعه در تمام ابعاد، با تأکید بیشتر به دنبال توسعه اقتصادی بوده و هست. بدون تردید اگر تمام زوایای مسأله رشد در خصوص سرمایه‌های اقتصادی بررسی گردد، تمام ابعاد موضوع توسعه اقتصادی در فرهنگ اسلام تا حدودی روشن خواهد شد.

مسخر ساختن طبیعت برای انسان قرآن و روایات متعددی خبر داده است که خداوند، طبیعت و آنچه در زمین و آسمان است.

مطالب بیشتر در سایت: profehteshami.com

وبلاگ پروفسور علی احتشامی...
ما را در سایت وبلاگ پروفسور علی احتشامی دنبال می کنید

برچسب : پروفسور علی احتشامی,پروفسور احتشامی,دکتر احتشامی, نویسنده : مدیر profehteshami بازدید : 479 تاريخ : 26 خرداد 1403 ساعت: 15:37